جوان عاشقی است که به عشق دیدن معشوقه‌اش

هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا می‌رفته و سحرگاهان باز می‌گشته و تلاطم‌ها و امواج خروشان دریا 

او را از این کار منع نمی‌کرد. 

دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار می‌دادند