روزی زنبور و مار با هم بحث کردند. مار گفت:
«انسانها از ترس ظاهر خوفناک من، میمیرند نه به خاطر نیش زدنم.»
اما زنبور قبول نکرد.
مار برای اثبات حرفش،
با زنبور قراری گذاشت.
روزی زنبور و مار با هم بحث کردند. مار گفت:
«انسانها از ترس ظاهر خوفناک من، میمیرند نه به خاطر نیش زدنم.»
اما زنبور قبول نکرد.
مار برای اثبات حرفش،
با زنبور قراری گذاشت.
می دانید ، زمان خیلی زود میگذرد، بعد آدم میبیند که راه حل های زندگی خیلی محدود است، به همین دلیل خیلی چیزها جا میافتند، ثابت میمانند، آن قدر ثابت که حتی، فکراین که آدم بتواند تغییرشان دهد، خندهدار و حیرت انگیز می.شود .... !
عنوان: می دانید زمان خیلی زود میگذرد
منبع: هوش شنوا