زمانی که دو نفر، دو عاشق و معشوق این را دریافتند که:
دیگری منبع خوشی و لذت آنان نیست،
از جنگیدن باهمدیگر دست برمیدارند.
برای نخستین بار به یکدیگر عشق میروزند.
وگرنه، نمیتوانی عاشق کسی باشی که
به نوعی به او وابسته هستی.
متنفر خواهی بود، زیرا دیگری وابستگی تو است.
بدون او نمیتوانی خوشبخت باشی.
پس کلید در دست اوست،
و کسی که کلید خوشبختی تو را در دست داشته باشد،
زندانبان تو است.
عشاق باهم میجنگند زیرا میبینند که دیگری کلید را در دست دارد و احساس میکنند که:
"او میتواند مرا خوشبخت یا بدبخت کند."
زمانی که دریابید که خودت منبع هستی و دیگری نیز منبع خوشبختی خودش است، میتوانید خوشبختی خود را باهم سهیم شوید؛
این نکتهای دیگر است،
ولی وابسته نخواهید بود.
میتوانید سهیم شوید.
میتوانید باهم جشن بگیرید.
معنی عشق یعنی همین،
جشن گرفتن باهم،
سهیم شدن باهم ،
نه اینکه از یکدیگر گرفتن و از همدیگر بهرهکشی کردن.