افراد زیادی هستند که حتی جرات خواستن آرزویشان را هم ندارند زیرا آنها به برآورده شدن آن ایمان ندارند و به خواسته هاشان به چشم افکاری بیهوده و محال مینگرند.
کتاب مقدس می گوید آدم و حوا از باغ عدن بیرون رانده شدند. ولی من دوست دارم بگویم:
هیچ وقت بیرون رانده نشدند. شایعه ای دروغ شنیده اید.
آنها فقط به خواب رفتند- آنها در باغ عدن هستند چون جایی برای بودن ندارند.
انسان گاهی رنج را به طور وحشتناکی دوست دارد؛ تا سر حد عشق. این یک واقعیت است. من طرفدار رنج نیستم اما طرفدار سعادت هم نیستم.
من... طرفدار امیال ام هستم و آن هم به این سبب که به آن ها در همه حال دسترسی دارم. رنج، تردید است، نفی است.
ﺟﻤﻠﻪ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ :ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ...
ﯾﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﻓﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿـــــــــــــﺖ
ﯾﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺭﺱ ﺯﻧﺪﮔﯿـــــــــــــﺖ
این دو متن کوتاه ارزش خوندن داره !!!
عشق انسان را داغ میکند و دوست داشتن انسان را پخته میکند!
هر داغی روزی سرد میشود ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمیشود...
عنوان: ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ
منبع: هوش شنوا
اکثر مردم هنگامی که به پایانِ کار میرسند و نظری بر گذشته میافکنند، درمییابنند که سرتاسرِ زندگی را چون چیزی گذرا زیستهاند و با حیرت مشاهده میکنند که آنچه بیاعتنا از کنارش گذشتهاند و لذّتی از آن نبردهاند، همان زندگیشان بوده است؛ یعنی همان چیزی که به خاطرش زندگی کردهاند. انسان فریاد بر میآورد که امید و آرزو او را فریفتهاند تا اینکه عاقبت در آغوش مرگ به رقص درآید! آه چه مخلوق حریصِ سیری ناپذیری است این انسان!
در زندگى کسانى هستند که مثل کتاب ها حرف مى زنند،این افراد تصور مى کنند براى این که دیگران به حرف هایشان گوش دهند باید لحنى جدى به کار ببرند؛ با صدایى وحى مانند حرف بزنند،
از محدودیتها و شکستهای زندگیات نترس!مطمئن باش هر شکستی، مقدمهی پیروزیِ تو، و هر محدودیتی، پُلی برای ارتقای دنیای توست.
هیچ وقت نمیشنوید ورزشکاری در حادثه ای فجیع حس بویاییاش را از دست بدهد. اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما انسانها بدهد، که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده مان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش!