شبانه (قصدم آزارِ شماست!…) ، قصدم آزارِ شماست!
اگر اینگونه به رندی باشما
سخن از کامیاریِ خویش در میان میگذارم،
ــ مستی و راستی ــ
شبانه (قصدم آزارِ شماست!…) ، قصدم آزارِ شماست!
اگر اینگونه به رندی باشما
سخن از کامیاریِ خویش در میان میگذارم،
ــ مستی و راستی ــ
عمه بلقیس نباشیم!!
عمه بلقیس به همه چیز کار داشت... به اینکه دختر همسایه تازگی ها زیر ابرویش را برداشته ، به اینکه زن مطلقه ای که طبقه ی دوم زندگی میکرد بعد از نیمه شب برگشته ، به اینکه فلانی توی مهمانی دامن کوتاه پوشیده...
حافظه، برای عتیقه کردنِ عشق نیست، برای زنده نگه داشتنِ عشق است. اگر پرنده را به قفس بیندازی، مثل این است که پرنده را قاب گرفته باشی. و پرندهی قاب گرفته، فقط تصوّرِ باطلی از پرنده است.
عشق، در قابِ یادها، پرندهییست در قفس.
مِنّتِ آب و دانه بر سرِ او مگذار و امنیت و رفاه را به رُخِ او نکش. عشق، طالبِ حضور است و پرواز، نه امنیت و قاب!
کتاب » #یک_عاشقانه_ی_آرام
#نادر_ابراهیمی
عنوان: حافظه برای عتیقه کردنِ عشق نیست برای زنده نگه داشتنِ عشق است
منبع: هوش شنوا
معلم مدرسهای با اینکه ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺍﺧﻼﻕ خوبی داشت هنوز ازدواج نکرده بود. ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﺪند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: «ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﺧﻼﻗﯽ خوبی ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﯼ؟»
معلم گفت: «ﯾﮏ ﺯﻧﯽ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ یک بار ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺧﺘﺮ به دنیا بیاورد ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ خواهد ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎ به هر ﻧﺤﻮﯼ شده ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯد. ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ به دنیا آورد. ﭘﺪﺭﺵ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺷﺐ کنار میدان شهر ﺭﻫﺎ میکرد. ﺻﺒﺢ ﮐﻪ میآمد، ﻣﯽﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ طفل ﺭﺍ نبرده ﺍﺳﺖ. ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺮای ﺁﻥ ﻃﻔﻞ دعا میکرد ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ میسپرد. ﺧﻼﺻﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ بازگرداند. ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ به دنیا بیآورد ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ باشد ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﺪ ﭘﺴﺮ، ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺰﺭﮔﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ به دنیا ﺁﻭﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﻭﻣﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻨﺞ ﺑﺎﺭ ﭘﺴﺮ به دنیا آورد ﺍﻣﺎ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ فوت کردند. ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ میخواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻧﺪ.»
این گفتگوی تاریخی و تامل بر انگیز - ما بین (نا)پدری حضرت ابراهیم و حضرت ابراهیم و سپس تجزیه و تحلیل آن ؛
برگرفته از قرآن :
و در این کتاب(قرآن) به یاد ابراهیم بپرداز - زیرا او پیامبری بسیار راستگو بود.
چون به پدرش گفت :
روزی زنبور و مار با هم بحث کردند. مار گفت:
«انسانها از ترس ظاهر خوفناک من، میمیرند نه به خاطر نیش زدنم.»
اما زنبور قبول نکرد.
مار برای اثبات حرفش،
با زنبور قراری گذاشت.
زندگی تون رو سخت نگیرید، درگیر تجملات عذاب آوری که همه انرژی و درآمد شما را محاصره می کند نشوید.
کتابی خوندم به نام قانون 70٪!
70 درصد برنامه های آخرین مدل گوشی ها، بدون استفاده می ماند!
به 70 درصد سرعت یک ماشین گران قیمت و آخرین سیستم نیاز نیست!
70 درصد فضاهای یک ویلای لوکس، بدون استفاده می ماند!
70 درصد یک قفسه پر لباس، به ندرت پوشیده می شود!
از 70 درصد استعدادهایمان استفاده نمی شود!
70 درصد از محبت و عشقمان را ابراز نمی کنیم!
70 درصد از کل درآمد طول عمرمان، برای دیگران باقی می ماند!
دانیال نبی یکی از پیامبران بنی اسرائیل(قرن هفتم پیش از میلاد) است. وی دربابل به علوم کلدانیان و زبان مقدس واقف گردید و در حکمت از آنان پیشی گرفت.
وی از نسل حضرت داوود (ع) بوده و بعثت پیامبر بزرگوار اسلام را پیشگو یی کرده است.
دانیال نبی همزمان با
کوروش کبیر و داریوش اول بوده است. ایشان در تعبیر خواب علم داشت. ...
می دانید ، زمان خیلی زود میگذرد، بعد آدم میبیند که راه حل های زندگی خیلی محدود است، به همین دلیل خیلی چیزها جا میافتند، ثابت میمانند، آن قدر ثابت که حتی، فکراین که آدم بتواند تغییرشان دهد، خندهدار و حیرت انگیز می.شود .... !
عنوان: می دانید زمان خیلی زود میگذرد
منبع: هوش شنوا